اولین سرشماري جامعه عشایر کوچنده کشور در سال 1366 و دومین سرشماري در سال 1377 اجرا شد. نتایج سرشماريهاي 1366 و 1377حاوي ویژگیهاي اجتماعی اقتصادي عشایر کوچنده کشور بود که به صورتهاي گوناگون منتشر شد و در اختیار استفادهکنندگان قرار گرفت.
سرشماري سال 1387 سومین سرشماري جامعه عشایرکوچنده کشور است، نتایج این سرشماري، خصوصیات اجتماعی– اقتصادي عشایر کوچنده کشور در سال 1387 و تغییرات آن را نسبت به ده سال گذشته مشخص میسازد.
چارچوب آماري این سرشماري با استفاده از نتایج سرشماري سال 1377 آماده شد و طرح در زمان مقرر در تابستان 1387 به اجرا درآمد. .
اعضاي جامعهاي که با عنوان عشایر کوچنده در سرشماريهاي سالهاي 1377 ،1366 و 1387 پوشش داده شدهاند در سه خصوصیت ذیل مشترك بودهاند.
- ساخت اجتماعی قبیلهاي
ا- تکاي معاش به دامداري
- شیوه زندگی مبتنی بر کوچ
استحکام وابستگی قبیلهاي و میزان اتکاي معاش به دامداري همه اعضاي جامعه عشایر کوچنده یکسان نیست و به همین ترتیب شیوه زندگی شبانی و میزاي اتکاي آنها به مراتع طبیعی براي چراي دام بسیار متفاوت است. به عبارت دیگر خصوصیات مورد بحث در بخشی از جامعه بسیار قوي و بارز و در بخشی دیگر ضعیف و قابل اشتباه است تا جایی که عده زیادي از آنها تفاوت قابل ملاحظهاي با روستاییان محیط خود ندارند.
به طور طبیعی این تفاوتها موجب برخورد متفاوت سازمانهاي دولتی با گروههاي مختلف عشایر کوچنده میشود. در جایی که براي گروههایی از عشایر کوچنده، ایجاد مدارس عشایري و ارائه خدمات آموزشی ضرورت مییابد براي عده دیگري از آنها وجود مدارس ثابت روستایی کافی بوده و اقدامات دیگري ضروري نیس.
در مورد ارگانهاي دیگري مانند وزارت جهاد کشاورزي، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، دامپزشکی، بازرگانی و…که وظیفه ارائه خدمات مختلف را به جامعه دارند نیز به همین ترتیب است.
در طرح سرشماري عشایر کوچنده 1387 اطلاعات گستردهاي در مورد ساختار اجتماعی – اقتصادي خانوارهاي عشایر کوچنده کشور از قبیل مشخصات افراد خانوارها، شماره ملی و شماره سري و سریال شناسنامه، سن، جنس، وضع سواد و تحصیلات، وضع فعالیت، وضع زناشویی، نحوه کوچ خانوارها، مدت اقامت خانوارها در ساختمان و سرپناه، عضویت در شرکت تعاونی عشایري، صنایع دستی خانوار، عمدهترین سوخت مصرفی، وسایل مورد استفاده در اختیار و سه فعالیت عمده کشاورزي خانوارهاي عشایري )فعالیتهاي دامداري، زراعت و باغداري( و… پرسش و جمعآوري شده است.
تعاریف و مفاهیم :
عشایر کوچنده : به مردمی عشایر کوچنده گفته میشود که حداقل سه ویژگی زیر را داشته باشند:
الف :ساخت اجتماعی قبیلهاي : هر فرد این جامعه خود و خانوادهاش را متعلق و وابسته به یک گروه اجتماعی بزرگتر و معمولاً خویشاوند میداند و غالباً به آن مباهات میکند. نام این گروه بزرگتر به طور معمول طایفه است. چند طایفه یک ایل را تشکیل میدهد و ممکن است در بعضی از عشایر ایل به شاخه و ردههاي دیگر تقسیم شود و طایفه در سطحی پایینتر قرار گیرد . در عشایر مختلف طایفه به سطوح دیگري تقسیم میشود و بین آن و خانوار حلقههاي رابط وجود دارد . مثلاً در ایل بختیاري هر خانوار به یک "مال" هر مال به یک "اولاد"، اولاد به "تش"، تش به "طایفه" و طایفه به "بزرگ طایفه"، "شاخه ایلی" و "ایل" متصل میشود.
بعضی از ایلات ساختار سادهتري دارند یعنی از تعدادي طایفه موازي تشکیل شدهاند و تقسیمات پایینتر از طایفه هم در آنها اهمیت اجتماعی زیادي ندارد.
ب : اتکاي معاش به دامداري: تأمین معاش خانوارهاي عشایر متکی بر دامداري است و اگر منابع دیگري براي معاش وجود داشته باشد، حالت فرعی و جنبی دارد، مانند زراعت محصولاتی مانند گندم و جو یا تولید مصنوعاتی مانند قالی و خورجین.
پ : شیوه زندگی مبتنی بر کوچ: چون معیشت عشایر کوچنده متکی بر دامهایی است که آنها را در مراتع طبیعی میچرانند، لذا با تغییر فصل از نقطهاي به نقطه دیگر و از منطقهاي به منطقه دیگر کوچ میکنند و فصل سرد را در قشلاق و فصل گرم را در ییلاق بسر میبرند. فاصله قشلاق و ییلاق ممکن است تا پانصد کیلومتر باشد. طبیعی است که در چنین وضعیتی انسان بایستی داراي سرپناه قابل حمل باشد. بعضی از عشایر کوچنده قسمتی از سال مخصوصاً زمستان را در ساختمانهاي روستایی یا نظیر آن میگذرانند اما این امر ماهیت عشایري و نظام اجتماعی– اقتصادي آنان را تغییر نمیدهد.
خانوار عشایر کوچنده : خانوار عشایر کوچنده، خانواري است که عضو جامعه عشایر کوچنده باشد. یعنی داراي وابستگی ایلی باشد، بین ییلاق و قشلاق کوچ کند و تأمین معاش او به طور عمده متکی به فعالیت دامداري باشد.
- خانوارهایی که با داشتن وابستگی ایلی یا بدون آن، همراه خانوارهاي کوچکترین رده کوچ میکنند و اتکاي عمده معاش آنها به طور مستقیم به دامداري نیست و از راههایی چون آهنگري، آرایشگري، و… زندگی خود را تأمین میکنند نیز جزو خانوارهاي عشایر کوچنده به حساب میآیند.
کوچ عشایري : عبارت است از حرکت خانوار عشایري از نقطهاي به نقطه دیگر با هدف استفاده از منابع طبیعی براي چراي دام. این کوچ معمولاً با شرکت همه اعضاي خانوار، بار و بنه، اثاث منزل و سرپناه قابل حمل و به طور تاریخی و معمول، بین ییلاق و قشلاق و برعکس، همراه با ایل و طایفه یا ردههایی از آن انجام میگیرد. کوتاه یا بلند بودن مسیر کوچ تغییري در مفهوم کوچ نمیدهد. وسیله حمل خانه و زندگی در زمان گذشته چهارپایان بودهاند، اما طی سالهاي گذشته، استفاده از وسایل حمل و نقل ماشینی شروع شده و رو به توسعه است.
کوچ ییلاقی : کوچی است که از قشلاق آغاز میشود و به جانب سرزمین ییلاقی جریان مییابد.
کوچ قشلاقی : کوچی است که از ییلاق آغاز میشود و رو به سوي قشلاق دارد. در داخل قلمرو ییلاقی و قشلاقی عشایر، کوچهاي کوتاه محلی هم دیده میشود که به منظور نو کردن محل استقرار صورت میگیرد.
نحوه کوچ گذشته : کوچ خانوار عشایري و یا کوچ دام را که براي رفتن از قشلاق به ییلاق و بر عکس با استفاده از وسیله نقلیه موتوري یا به روش سنتی انجام شده است مینامند.
مسیر کوچ : خط سیر حرکت واحد کوچنده از ییلاق به قشلاق و برعکس را مسیر کوچ آن واحد مینامند. بایستی توجه شود که کوچ ممکن است از آبادي آغاز و یا به آبادي ختم شود.
ییلاق : محدوده زیست و قلمرو جغرافیایی که عشایر تمام یا قسمتی از تابستان را در آن بسر میبرند "ییلاق یا سردسیر" میگویند.
قشلاق : محدوده زیست و قلمرو جغرافیایی که عشایر تمام یا قسمتی از زمستان را در آن بسر میبرند "قشلاق یا گرمسیر" مینامند.
باید توجه داشت که میزان درجه حرارت و شرایط اقلیمی معیار تعیین ییلاق و قشلاق در عشایر نیست. در مواردي ییلاق برخی از عشایر از لحاظ اقلیمی مانند قشلاق عشایر دیگر است.
ایل : شامل طایفههاي متعددي است که به علت همخونی و خویشاوندي یا دلایل اجتماعی، سیاسی و…با یکدیگر متحد هستند و معمولاً در یک محدوده جغرافیایی که قلمرو ایل بهحساب میآید زندگی میکنند. طایفههاي یک ایل معمولاً با هم خویشاونديهاي دور نسبی و سببی دارند. در مواردي ممکن است طایفههایی بدون داشتن خویشاوندي بنا به ضرورتهاي اجتماعی و سیاسی متحد شوند و تشکیل ایل بدهند. گویش،آداب و رسوم و شیوه زندگی طایفههاي مختلف یک ایل در موارد بسیاري یکسان است. در ایران بارزترین نمونه، دو ایل بختیاري و قشقایی هستند. غیر از این دو ایل، از ایلهاي بویراحمد، بهمئی، چرام و… در استانهاي کهگیلویه و بویراحمد و ایلهاي دیگر در آذربایجان و لرستان نیز میتوان نام برد.
طایفه : مشخصترین و مهمترین چارچوب اجتماعی عشایر، طایفه است که شامل جماعتی است که غالباً با هم خویشاوندي دور و نزدیک دارند و در چند یا چندین نسل پیش به طور نسبی یا به طور سببی به مبناي مشترکی رسیدهاند. فرد عشایري در بیان وابستگی و تعلقش غالباً از طایفه خود نام میبرد. وجود طایفه در میان جوامع عشایري عمومیت دارد در حالی که تقسیمات بالاتر از آن مثل ایل و یا پایینتر مانند تیره، تش و اولاد یا معادل آنها در همه جا دیده نمیشود. طایفهها معمولاً از قدیم، بزرگ یا بزرگانی مثل کلانتر، بیک، خان و کدخدا داشتهاند که در بین عشایر منطقه مشهور هستند. ممکن است طایفهاي بزرگ در طول زمان به چند قسمت تقسیم شود و هر قسمت خود را طایفهاي جداگانه و با نام خاصی بنامد. در این صورت میتوان از طایفه اصلی با عنوان "بزرگ طایفه" نام برد. مانند بزرگ طایفههاي شاخه هفت لنگ بختیاري که هر یک شامل چند طایفه است.
طایفه مستقل : هر طایفه که در حال حاضر جزو ایلی بهحساب نیاید طایفه مستقل نامیده میشود.
استان محل استقرار : استانی است که عشایر کوچنده، دوره ییلاقی و یا قشلاقی خود را در آن میگذرانند، استان محل استقرار نامیده میشود.
سرپناه : سرپناه خانه عشایري است که میتوان آن را جمع کرده از محلی به محل دیگر حمل کرد و در آنجا دوباره برپا ساخت. سرپناه قابل حمل که شاخص عینی کوچ و عضویت در جامعه عشایري است به اشکال و نامهاي گوناگون وجود دارد که معمولیترین آن "چادر سیاه ""سیاه چادر" است که در عشایر بختیاری به نام "بهون" و در بلوچ به نام "گدان"یا "گدام" معروف است. اشکال دیگري از سرپناه مانند "آلاچیق" در شاهسوند– ایل سون و "سرپناه حصیری" در عشایر گاودار اطراف دریاچه هامون سیستان نیز وجود دارد.
ساختمان عشایري: بناهایی است که عشایر با استفاده از مصالح محلی مانند "سنگ وگل"، برای استفاده در دوره استقرار ییلاقی یا قشلاقی میسازند و به طور معمول، در هنگام کوچ در و پنچرههاي آن را به همراه خود میبرند و بعضاً سقف ساختمان را نیز برمیدارند، به این ترتیب در غیاب آنها ساختمان عملاً غیر قابل استفاده است. لازمه استفاده مجدد از این ساختمانها، انجام تغییرات کلی و نصب مجدد در و پنجره و مسقف کردن آن است.
صنایع دستی خانوار : اگر یک یا چند عضو خانوار به طور معمول در طول سال (ییلاق و قشلاق گذشته) مصنوعاتی را در خانوار تولید کرده باشند تحت عنوان صنایع دستی خانوار محسوب شده است. صنایع دستی خانوار در این سرشماري به شرح زیر بوده است:
ورنی : بافتهاي است مشابه جاجیم از جنس پشم یا ابریشم. تفاوت ورنی و جاجیم در عرض آنها است. جاجیم در قطعاتی با عرض 30 سانتیمتر بافته میشود و سپس قطعات آن را به هم میدوزند در حالیکه عرض ورنی بین 1 تا 2 متر است
پلاس : بافتهاي است که تار و پود آن رشتههایی از موي بز میباشد. پلاس بهصورت قطعات مستطیل شکل بلند و کم عرض توسط زنان عشایر بافته میشود. سپس این قطعات را ازکنارهها به هم میدوزند و قطعه بزرگی به دست میآورند که همان "سیاه چادر" است که با طناب، چوبها، دیركها و سیخهاي بزرگ چوبی یا فلزي بر افراشته میشود.
خورجین،توبره و مشابه : خورجین وسیله حمل اسباب و اثاث میباشد که روي گرده چهارپایان قرار میگیرد. رویه آن ممکن است ساده و یا از جنس قالیچه باشد. توبره کیسهاي است که براي حمل وسایل توسط اشخاص مخصوصاً چوپانها، ساربانها، و مانند آنها مورد استفاده قرار میگیرد و یا براي تغذیه به
گردن دام آویخته میشود.
چوقا یا برك : با خامهاي از پشم یا کرك بز، بافتهاي تهیه میکنند که از آن پوشاکی شبیه به پالتو میدوزند، این شبه پالتو در عشایر بختیاري "پوقا" نامیده میشود. و عشایر جنوب خراسان آن را "برک" میگویند. در جاهاي دیگر نیز مشابه آن به نامهاي دیگر وجود دارد.
ردیف |
عنوان قلم |
موقعیت مکانی |
نوع قلم (آماری/اطلاعاتی/شاخص) |
1 |
تعداد خانوار عشاير کوچکنده ييلاقي و قشلاقي |
استانی |
آماری |
2 |
جمعيت عشايرکوچکنده ييلاقي و قشلاقي |
استانی |
آماری |
3 |
درصد باسوادان 6 ساله و بيشتر عشایر کوچکنده |
استانی |
آماری |
4 |
جمعيت باسوادان 6 ساله و بيشتر عشایر کوچکنده |
استانی |
آماری |
5 |
توزيع نسبي جمعيت 10 ساله و بيشتر عشایر کوچنده بر حسب وضع فعاليت |
استانی |
آماری |
6 |
جمعيت 10 ساله و بيشتر عشایر کوچنده بر حسب وضع فعاليت |
استانی |
آماری |
7 |
تعداد خانوارهای عشایر کوچنده بر حسب نوع اقامتگاه |
استانی |
آماری |
8 |
تعداد خانوارهاي عشایر کوچکنده استفاده كننده از وسايل نقليه موتوري در اختيار |
استانی |
آماری |
9 |
تعداد خانوارهاي عشایر کوچکنده استفاده كننده از وسايل خانگي در اختيار |
استانی |
آماری |
10 |
مقدار تولیدات صنایع دستی خانوارهاي عشایر کوچکنده |
استانی |
آماری |
11 |
مقدار فروش تولیدات صنایع دستی خانوارهاي عشایر کوچکنده |
استانی |
آماری |
12 |
تعداد خانوارهاي عشایربرحسب نحوه و نوع كوچ گذشته |
استانی |
آماری |
13 |
تعداد خانوارهاي عشایرکوچندهبرحسب عمدهترين سوخت مصرفي براي پخت و پز |
استانی |
آماری |
14 |
تعداد خانوارهاي عشایر کوچنده برحسب عمدهترين سوخت مصرفي براي ايجاد گرما |
استانی |
آماری |
15 |
تعداد انواع دام جامعه عشاير كوچنده |
استانی |
آماری |
16 |
مقدار توليد شير انواع دام عشاير کوچکنده |
استانی |
آماری |
17 |
مقدار توليد پشم، مو و كرك از انواع دام عشاير كوچنده |
استانی |
آماری |
18 |
مساحت اراضي كشاورزي بهرهبرداريهای كشاورزي عشایر کوچنده |
استانی |
آماری |
19 |
متوسط تعداد دام (گوسفند و بره و بز و بزغاله) در محل استقرار ييلاق و قشلاق گذشته عشایر کوچنده |
استانی |
آماری |
20 |
متوسط رأس روز استفاده دام (گوسفند و بره و بز و بزغاله) عشایر از مرتع و تعليف |
استانی |
آماری |
21 |
تعداد بهرهبرداريهاي كشاورزي عشایرکوچنده دارای جایگاه دام سبك در روز آمارگيري برحسب جنس مصالح سقف |
استانی |
آماری |
22 |
تعداد بهرهبرداريهاي كشاورزي عشایرکوچنده دارای جایگاه دام سبك در روز آمارگيري برحسب نوع جایگاه و جنس دیوار جایگاه |
استانی |
آماری |
23 |
تعدادبهرهبرداريهاي كشاورزي عشایرکوچنده فاقد مرتع |
استانی |
آماری |
24 |
تعدادبهرهبرداريهاي كشاورزي عشایر کوچنده فاقد جايگاه دام سبك در روز آمارگيري |
استانی |
آماری |
25 |
تعدادبهرهبرداريهاي كشاورزي عشایر کوچنده دارای مرتع بر حسب نوع تصرف مرتع |
استانی |
آماری |
26 |
تعدادبهرهبرداريهاي كشاورزي عشایرکوچنده دارای مرتع برحسب نوع مجوز بهرهبرداری مرتع |
استانی |
آماری |
27 |
تعدادخانوارهای عشایری تولیدکننده صنایع دستی |
استانی |
آماری |
28 |
تعدادبهرهبرداريهاي كشاورزي عشایر کوچنده برحسب استفاده از خدمات چوپان |
استانی |
آماری |
29 |
تعدادخانوارهای عشایر کوچنده برحسب عضويت در شركت تعاوني عشايري |
استانی |
آماری |
جمعیت و خانوار:
جدول شماره 01-تعداد خانوارهاي عشاير كوچنده ييلاقي و قشلاقي استان هاي كشور
دام و تولیدات:
بهرهبرداريهاي كشاورزي:
جدول شماره 20- تعداد خانوارهاي عشاير كوچنده ييلاقي و قشلاقي برحسب عضويت در شركت تعاوني عشايري.